اَدا و اَطوار، اَدا و اَتوار، اَدا و اَطفار، اَدا و اَتفار
بهنظرتان کدام یک از صورتهای عنوان معیار است؟ با جستوجو در چهار فرهنگ دهخدا و معین و عمید و سخن، دربارهی هرکدام از آن واژهها به اطلاعات زیر دست مییابیم:
اَطوار [Ɂætvar]: جمعِ طور [towr] بهمعناهای
حالتها، کیفیتها، هیئتها، حالها، وضعها، حرکات و رفتار بیمزه، اَدا، ژست، قِر، ناز، اَشکال، اَنحا، روشها، کردارها، رفتارها، گونهها، نوعها
اَتوار [Ɂætvar]: جمعِ تور [towr] بهمعناهای
میانجیهای میان قوم، طبقهای شمع، ظروفی که با آن آب میخورند و دستورو میشویند
اَطفار [Ɂætfar]: در اصل، جمعِ طور [towr] بنابراین، نک: اَطوار
اَتفار [Ɂætfar]: این مدخل در فرهنگها موجود نیست. توجه: با «اِتفار: درازشدن» خلط نگردد!
فرهنگهای معین و عمید مدخل «اَطفار» را ثبت نکردهاند؛ ولی بهگواهی فرهنگهای دهخدا و سخن، «اَطفار» صورت عامیانهی «اَطوار» است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که دستِکم در نوشتار، صورت معیار این واژه «اَدا و اَطوار» است. اکنون این پرسش مطرح میشود که اگر این دو واژه در معنا باهم تمایزی ندارند، پس چرا «اَطوار» به «اَطفار» تبدیل شده است. پاسخ این پرسش را باید در واجشناسی جست.
همانگونه که در آوانگاریِ دو واژهی «اَطوار» و «اَطفار» میبینیم، /v/ و /f/ بعد از /t/ قرار گرفتهاند. ویژگیهای این سه واج بهشرح زیر است:
/v/: صامت، لبیدندانی، سایشی، باواک
/f/: صامت، لبیدندانی، سایشی، بیواک
/t/: صامت، دندانیلثوی، انسدادی، بیواک
هر واج بر اثر مجاورت با واجهای قبل و بعد از خود و اثرپذیری از آن واجها، به گونهای خاص تلفظ میشود. این گونههای خاص را در واجشناسی، اصطلاحاً «واجگونه[1]» مینامیم. /v/ در واجشناسی، دستِکم هفت نوع واجگونهی مهم دارد. یکی از این انواع، واجگونهی «نیمواکرفته» است که در این دو موقعیت پدید میآید:
۱. در پایانِ واژه، قبل از سکوت و پس از صامتهای باواک؛
۲. در آغازِ هجای تکیهدار، پس از صامتهای بیواک.
چنانکه پیدا است، موقعیت /v/ در واژهی «اَطوار [Ɂætvar]» با موردِ دوم کاملاً منطبق است؛ چون هم در آغازِ هجای تکیهدار واقع شده[2]، هم پس از صامتِ بیواک که در این واژه همان /t/ است، قرار گرفته است. بنابراین /v/ در واژهی [Ɂætvar] نیمواکرفته میشود و به سازگارترین واجگونهاش با /t/ تبدیل میگردد. این واجگونه بسیار شبیه به /f/ تلفظ میشود؛ زیرا /f/ فقط از حیث مشخصهی «باواکی/بیواکی» با آن /v/ اختلاف دارد.
باتوجهبه یافتههای بالا، نتیجه میگیریم که در تبدیلِ «اَطوار» به «اَطفار»، فرایند آواییِ «همگونیِ پیشروِ ناقص» رخ داده است. در همگونیِ پیشروِ ناقص، از دو صامت همنشین، آن که پیشتر است ثابت میماند و صامتی که پس از آن آمده است دستخوشِ همگونی شده، برخی مشخصههای واجیِ صامتِ پیش از خود را بهخود میگیرد. در این نمونه، /v/ مشخصهی بیواکیِ /t/ را بهخود گرفته و نیمواکرفته شده است.
منابع:
انوری، حسن، ۱۳۸۲، فرهنگ بزرگ سخن، ج۱، چ۲، تهران: سخن.
معین، محمد، ۱۳۷۱، فرهنگ فارسی معین، ج۱، چ۸، تهران:
امیرکبیر.
حقشناس، علیمحمد، ۱۳۵۶، آواشناسی، چ۱، تهران: آگاه.
ثمره، یدالله، ۱۳۸۸، آواشناسی زبان فارسی (آواها و ساخت آوایی هجا)، ویرایش دوم: چ۸، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
فرهنگ عمید و لغتنامه دهخدا، نسخهی برخط در وبگاه «واژهیاب».
ممنون از بیان موشکافانه موضوع