این اِشکال بسیار شایع است که نویسنده سیاق گفتاری را با سیاق نوشتاری خلط میکند. میبینیم که نویسنده نوشتهاش را با حالت نوشتاری شروع کرده است و دارد پیش میرود و ناگهان یک یا چند واژه و یا یک یا چند جمله را به سیاق گفتاری نوشته است. این کار مطلقاً غلط است و نویسندهای که این نکته را رعایت نمیکند دارد بیدقتیاش را فریاد میکشد. در ضمن، این حالت فقط یک استثنا دارد که در آن مورد غلط نیست: اگر متن را نوشتاری نوشتهایم؛ ولی در متنْ مکالمه یا حدیثِنفس داریم، میتوانیم آن مکالمه یا آن حدیثِنفس را گفتاری بنویسیم و بقیهی نوشتهمان را نوشتاری بنگاریم. اگر هم از همان اول با سیاق گفتاری شروع کردهایم و همهی نوشته را با همان سیاق گفتاری نوشتهایم، باید به همان حالت گفتاری پایبند بمانیم و نوشته را یکدست و همآهنگ نگه داریم.
در ادامه برای واضحترشدنِ موضوع، چند جملهی مبتلا به این غلط را همراه با حالتهای درست آن آوردهام:
غلط: اگه برویم خیلی بد میشه.
درستِ گفتاری: اگه بریم خیلی بد میشه.
درستِ نوشتاری: اگر برویم خیلی بد میشود.
غلط: مگر دیگه دوسم نداری؟
درستِ گفتاری: مگه دیگه دوسم نداری؟
درستِ نوشتاری: مگر دیگر دوستم نداری؟
غلط: اینگونه نمیتونم بیام. مجبورم با ماشین بیایم.
درستِ گفتاری: اینجوری/ اینطوری نمیتونم بیام. مجبورم با ماشین بیام.
درستِ نوشتاری: اینگونه/ اینجوری/ اینطوری نمیتوانم بیایم. مجبورم با ماشین بیایم.
همانطور که در نمونهها میبینید، گفتارینوشتن غلط نیست؛ ولی نویسنده باید تکلیفش را با خودش مشخص کند که بالأخره سیاق متنش چیست. اگر گفتاری است، در کلِ متنْ گفتاری بنویسد. اگر هم نوشتاری است، در کلِ متنْ نوشتاری بنویسد. (البته بهجز همان استثناهایی که توضیح دادم).
اِشکال اصلی، درهمنوشتن است. نوشتهای که درهم است، اعتبار نویسندهاش را نزد خواننده خدشهدار میکند؛ چون خوانندهی آگاه و حرفهای، همین که اینگونه غلطها و بیدقتیها را در متن نویسنده میبیند، متوجه ضعف نویسنده میشود و حتا ممکن است به صحت و دقت محتوای نوشته هم شک بکند و اصلاً از خواندن آن نوشته منصرف بشود.